شَتَرَق!
محمود به مادرش گفت: با بچهها فوتبال بازی می کردیم. من پا به توپ به طرف دروازه دویدم و محکم شوت زدن.
شَتَرَق!!هدف گیری ام خوب نبود توپ به جای دروازه به صورت عمو رحیم، باغبان بوستان برخورد کرد.
از ترس پا به فرار گذاشتم و پشت سرم را هم نگاه نکردم.
فکر کردم عمو رحیم مرا دنبال می کند و کتک حسابی نوش جان می کنم.
اما او دنبالم ندوید و حرف بدی هم نزد. فقط لبخند زد و گفت : ماشاالله پهلوان شده ایی ها !عجب شوتی زدی!
مادرش لبخند زد و گفت: چه عبادت جالبی کرده است!
محمود با تعجب گفت: عبادت؟! نه بابا! او فقط یک گوشه ایستاد و به من لبخند زد.
مادرش گفت: همین اخلاق خوب عمو رحیم که به جای خشمگین شدن، لبخند زد، عبادت است.
خوش به حال خوش اخلاق! نمره ی او عالیه!»
مردم اورا دوست دارند. بهتر این کار، چیه؟
امام حسین علیه السلام:
اَلْخُلُقُ الْحَسَنُ عِبادَةٌ
خوش اخلاقی عبادت است.
حکمت نامه امام حسین علیه السلام، حدیث۴۵۷شاعر: سید محمد مهاجرانی
قصه ، حدیث و شعر کودکانه در مورد عادت به کار خوب
قصه ، حدیث و شعر کودکانه در مورد خوش اخلاقی
قصه ، حدیث و شعر کودکانه در مورد برادری مونان باهم
,لبخند ,خوش ,زد ,عبادت ,عمو , ,لبخند زد ,زد و ,توپ به ,و گفت
درباره این سایت