بچه ها قدم می زدند و بستنی لیوانی می خوردند وبگو بخند می کردند!
هوا گرم بود و بستنی خنک خیلی می چسبید!
سعید تا بستنی اش تمام شد، لیوان خالی اش را مثل توپ بالا انداخت و آن را محکم شوت کرد!
رامین هم لیوان خالی بستنی اش را با یک ضربه برگردان به عقب پرتاب کرد!
احمد لیوان خالی اش را توی دستش نگه داشته بود. تازه لیوان خالی بچه ها را هم از زمین برداشت.
بچه ها گفتند: میخواهی این ها را برای یادگاری به خانه ببری؟!
احمد لبخند زد و چیزی نگفت. چند متر جلوتر به یک سطل بزرگ زباله رسیدند.
احمد از دور نشانه گیری کرد و لیوان ها را یکی یکی توی سطل زباله انداخت.
به بچه ها گفت: هم تمرین بسکتبال بود و هم تمرین یک کار خوب. آدم باید همیشه تمیز باشد. خدا تمیزی را دوست دارد. من هم دوست دارم از کودکی به کار های خوب عادت کنم.
خودت را عادت بده به کار خوب همیشه
اگر همه خوب باشیم دنیا چه زیبا میشه
حضرت علی (ع) می فرماید:
خودت را به کارهای خوب عادت بده.
میزان الحکمه، حدیث 12138
شاعر: سید محمد مهاجرانی
قصه ، حدیث و شعر کودکانه در مورد عادت به کار خوب
,ها ,لیوان ,هم ,خالی ,بستنی , ,لیوان خالی ,کار خوب ,اش را ,ها را
درباره این سایت