تجربه های آموزشی قرآنی



لیوان های کاغذی

بچه ها قدم می زدند و بستنی لیوانی می خوردند وبگو بخند می کردند!

هوا گرم بود و بستنی خنک خیلی می چسبید!

سعید تا بستنی اش تمام شد، لیوان خالی اش را مثل توپ بالا انداخت و آن را محکم شوت کرد!

رامین هم لیوان خالی بستنی اش را با یک ضربه برگردان به عقب پرتاب کرد!

احمد لیوان خالی اش را توی دستش نگه داشته بود. تازه لیوان خالی بچه ها را هم از زمین برداشت.

بچه ها گفتند: میخواهی این ها را برای یادگاری به خانه ببری؟!

احمد لبخند زد و چیزی نگفت. چند متر جلوتر به یک سطل بزرگ زباله رسیدند.

احمد از دور نشانه گیری کرد و لیوان ها را یکی یکی توی سطل زباله انداخت.

به بچه ها گفت: هم تمرین بسکتبال بود و هم تمرین یک کار خوب. آدم باید همیشه تمیز باشد. خدا تمیزی را دوست دارد. من هم دوست دارم از کودکی به کار های خوب عادت کنم.

     خودت را عادت بده                       به کار خوب همیشه

     اگر همه خوب باشیم                      دنیا چه زیبا میشه

حضرت علی (ع) می فرماید:

خودت را به کارهای خوب عادت بده.

میزان الحکمه، حدیث 12138

 

شاعر: سید محمد مهاجرانی


شَتَرَق!
محمود به مادرش گفت: با بچه‌ها فوتبال بازی می کردیم. من پا به توپ به طرف دروازه دویدم و محکم شوت زدن.
شَتَرَق!!هدف گیری ام خوب نبود توپ به جای دروازه به صورت عمو رحیم، باغبان بوستان برخورد کرد.
از ترس پا به فرار گذاشتم و پشت سرم را هم نگاه نکردم.
فکر کردم عمو رحیم مرا دنبال می کند و کتک حسابی نوش جان می کنم.
اما او دنبالم ندوید و حرف بدی هم نزد. فقط لبخند زد و گفت : ماشاالله پهلوان شده ایی ها !عجب شوتی زدی! 
مادرش لبخند زد و گفت: چه عبادت جالبی کرده است! 
محمود با تعجب گفت: عبادت؟! نه بابا! او فقط یک گوشه ایستاد و به من لبخند زد.
مادرش گفت: همین اخلاق خوب عمو رحیم که به جای خشمگین شدن، لبخند زد، عبادت است.
خوش به حال خوش اخلاق!             نمره ی او عالیه!»
مردم اورا دوست دارند.                  بهتر این کار، چیه؟
امام حسین علیه السلام:
اَلْخُلُقُ الْحَسَنُ عِبادَةٌ
خوش اخلاقی عبادت است.
حکمت نامه امام حسین علیه السلام، حدیث۴۵۷

شاعر: سید محمد مهاجرانی


*چه قدر برادر !

 

به میثم گفتم : کتاب داستانت را فردا برایم می آوری ؟
میثم گفت : فعلا دست برادرم است .
-وقتی او خواند می آوری ؟
-بعد از او سه تا برادر دیگرم در نوبت اند !
گفتم : ماشاالله چقدر برادر داری ! بعد از این چهار تا چی ؟
- بعد از این ها می خواهم آن را بدهم به یکی از برادر هایم که توی کلاس ما است و اسمش تقی است .
گفتم : توی کلاسمان فقط  یک تقی داریم  آن هم من هستم .
میثم گفت :خب تو هم برادر منی ! چون مومن برادر مومن است .
گفتم : اگر برادر تو هستم پس پدر تو هر روز به من هم باید پول تو جیبی بدهد !
میثم لبخند زد : مومن برادر مومن است  یعنی 
یکدیگر را دوست دارند ، 
به هم احترام می گذارند ، 
یکدیگر را کمک می کنند ،
و برای هم دعا می کنند .

ما هر دو تا برادریم
در همه جا یار هم ایم 
دعا کنیم برای هم 
همیشه غمخوار هم ایم 

امام صادق ( علیه السلام ) :
انسان های با ایمان باهم برادر هستند .

منتخب میزان الحکمه حدیث 47


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ghazal100 چرندیات من... مگا فیلم میز کار وبلاگ شخصی پویا مطلبی ahanglori بعد از مدرسه سرریز های توله خرس 30namaturk درانتظار اتفاقات خوب